loading...

عاشق دل باخته

عشق جانم من معتادم به بودنت ، معتاد به بغلت معتاد به صدای خنده هات معتاد به چشم

بازدید : 724
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 9:37

دلم بهانه‌ات را می‌گیرد

تمام طول روز حواسش را پرت می‌کنم

اما لعنتی شبها بدقلقی می‌کند

تو را از من می‌خواهد

دستانت را، عطر تنت را، آغوشت را

دل است دیگر نمی‌تواند بفهمد

نمی‌خواهد بفهمد

که نمی‌خواهی‌اش

که نمی‌خواهی مرا،،،

((فاطمه جوادی))

یه راننده ای هست که دوست ماست
بازدید : 357
يکشنبه 24 آبان 1399 زمان : 0:37

دلم کم دارد تو را
مثل کم داشتن هوا برای نفس کشیدن...!
مثل تنها بودن،
در یک روز بارانی پائیز ...
غمی‌در قلبم سنگینی میکند، به سنگینی
غروبهای جمعه به حجم دل تنگ وامانده ام
برای تو ...
این چشمها هنوز و همیشه به راه توست...!
چشم انتظاری نیز زیباست وقتی که برای
تو باشد ...
تویی که ناب ترین حس زیبای منی ...!!

«مسافر اشتباهی» قسمت دهم
بازدید : 230
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 20:38

درخطوط اندامت مسخ شده ام

چشم براه رویائی

تاشهد شيرين لبهایت را برلبهایم

وهرم نفسهایت را برنفسهایم مزه ڪنم.

اندامت شاعرانه ترين شكل غزل

و پيج وتاب‌هاي بدنت وزن سروده‌هايم.

برمن چون شعرے ناب فرودآ

و مرا درخود بسرای

اے شور

اے شیرین

برمن چون ترنم موزون بارانے نرم

برسقف بودنم ببار

ومرا غرق آغوشت ڪن

آمانگ آس بازا میفهمن چی میگم:)
بازدید : 207
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 20:38

ﻋﺸﻖ . . . . "
ﺭﻗﺼﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
ﯾﮏ ﺭﻗﺺ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﺍﺳﺖ
ﮔﺎﻫﯽ . . . .
ﮔﺎﻣﯽ . . ﺑﻪ ﻋﻘﺐ
ﮔﺎﻫﯽ . . .
ﮔﺎﻣﯽ . . ﺑﻪ ﺟﻠﻮ
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻗﺼﯽ ﻭ
ﯾﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﻗﺼﺎﻧﯽ
ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﺳﺖ ..
ﻭ ﺍﮔﺮ " ﺍﻭ " ﺑﺰﻧﺪ ﻭ " ﺗﻮ "
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﻗﺼﯽ
ﺩﻟﻘﮑﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺘﯽ ..
ﺭﻗﺼﯽ . . ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻫﻢ
ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ . . ﺑﺎ ﻫﻢ . . ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ
ﺭﺍﺳﺘﯽ ....
ﺭﻗﺺ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﯼ " ﻋﺸﻖ " ﺑﻠﺪﯼ ؟

آمانگ آس بازا میفهمن چی میگم:)
بازدید : 231
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 20:38

وقتی نگاه تو نمی‌تابد به قلب من . . .

یخ می‌زند تنم حتی در این هوای گرم !

پس کی تمام می‌شود این بی قراری ها . . .

از دوریت آشفته حال و داغان و خسته ام !

آمانگ آس بازا میفهمن چی میگم:)
بازدید : 222
جمعه 22 آبان 1399 زمان : 5:37

آرام باش ،

ما تا همیشه مال همیم ،

همیشه عاشق و یار همیم

آرام باش عشق من ،

تو تا ابد در قلبمی‌،

تو همه ی وجودمی

بیا در آغوشم ،

جایی که همیشه آرزویش را داشتی ،

جایی که برایت سرچشمه آرامش است

آغوشم را باز کرده ام برایت ،

تشنه ام برای بوسیدن لبهایت

بگذار لبهایت را بر روی لبانم ،

حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت

خیره به چشمان تو ،

پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو...

دستم درون دستهایت ،

یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو...

محکم فشرده ام تو را در آغوشم ،

آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ،

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

قسمت بدون سانسور ❤ عشق من ❤ +18
بازدید : 326
جمعه 15 آبان 1399 زمان : 12:40

#بخون_دوست_من ✨🌙
در زندگی ما همیشه منتظر چیزی هستیم ،منتظر آرزویی که اتفاق بیفتد ،منتظر ملاقات شخص مورد نظرمان ،منتظر اینکه مشکلات حل شوند .هنگامیکه به آن سرعتی که ما انتظارش را داریم اتفاق نمی‌افتد نا امید شدن بسیار آسان است ،اما شما باید متوجه باشید لحظه ایکه شما دعا کرده اید خداوند زمانی را برای تحقق آرزوهای شما تنظیم می‌کند .زمان مشخص برای شفای شما وجود دارد ،برای ارتقا ٕ یافتن ،برای پیشرفت . . . ممکن است فردا،یک هفته دیگر ویا پنج سال دیگر از تاریخ امروز باشد .اما هنگامیکه درک نمایید زمان آن از قبل تعیین شده است تمام فشارها از شما برداشته می‌شود ،آرام خواهید بود و مضطرب و نگران زندگی نخواهید شد .متعجب نخواهید بود « آیا اتفاق خواهد افتاد ؟؟!!»
آرام خواهید بود و از زندگی لذت خواهید برد و آگاه از اینکه تمام وعده‌ها توسط « خالق هستی »
از قبل برنامه ریزی شده است .
در حقیقت شما با تکیه بر « ایمان » و « صبر» به آرزوها و خواسته‌هایتان می‌رسید . . .
جول اوستین🧡

🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

قدرت اقا امبرالمومنین علیه السلام
بازدید : 259
چهارشنبه 13 آبان 1399 زمان : 16:36

‌پس شاخه‌های یاس و مریم فرق دارند؟!
آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند

شادم تصور می‌کنی وقتی ندانی
لبخندهای شادی و غم فرق دارند

بر عکس می‌گردم طواف خانه‌ات را
دیوانه‌ها آدم به آدم فرق دارند

من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان
با این حساب اهل جهنم فرق دارند

بر من به چشم کشته‌ی عشقت نظر کن
پروانه‌های مرده با هم فرق دارند

#فاضل_نظری

در باره رشد اخلاقی
بازدید : 175
چهارشنبه 13 آبان 1399 زمان : 16:36

خـرم‌‌ان‌روز کـز ایـــن منـزل ویـران بــروم

آسان جان طلبــم و از پـی جـانان بــــروم

گـر چــه دانم که بــه جایی نبـرد راه غریب

مـن به بوی ســـر‌‌ان‌زلف پریشان بـــروم

دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت

بـــه هـــــواداری‌‌ان‌سرو خرامان بـــروم

در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت

بـا دل زخـــم کـــش و دیـده گـریان بــروم

نـذر کـردم گـر از این غـــم به درآیــم روزی

تا در میکده شادان و غـزل خــــوان بـــــروم

در باره رشد اخلاقی
بازدید : 314
چهارشنبه 13 آبان 1399 زمان : 16:36

یک جام شراب صد دل و دین ارزد

یک جرعه می‌مملکت چین ارزد

جز باده لعل نیست در روی زمین

تلخی که هزار جان شیرین ارزد

در باره رشد اخلاقی

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی