دلم بهانهات را میگیرد
تمام طول روز حواسش را پرت میکنم
اما لعنتی شبها بدقلقی میکند
تو را از من میخواهد
دستانت را، عطر تنت را، آغوشت را
دل است دیگر نمیتواند بفهمد
نمیخواهد بفهمد
که نمیخواهیاش
که نمیخواهی مرا،،،
((فاطمه جوادی))
دلم بهانهات را میگیرد
تمام طول روز حواسش را پرت میکنم
اما لعنتی شبها بدقلقی میکند
تو را از من میخواهد
دستانت را، عطر تنت را، آغوشت را
دل است دیگر نمیتواند بفهمد
نمیخواهد بفهمد
که نمیخواهیاش
که نمیخواهی مرا،،،
((فاطمه جوادی))
تعداد صفحات : 0